شروین حاجیپور خواننده و ترانهسرا در ویدیویی اعلام کرده که دادگاه تجدیدنظر حکم سه سال و هشت ماه حبس او را تایید کرده است. ویدیو شروین، اما درست در روزی منتشر شد که اسماعیل هنیه رییس پیشین دفتر سیاسی جنبش حماس در تهران ترور شد. همین کافی بود تا همه اخبار سمتوسوی دیگری پیدا کند و خبر شروین که حالا باید راهی زندان شود در ابتدا در سایه خبر ترور قرار گیرد؛ بنابراین آنچه کمتر در این چند روز به آن پرداخته شده این است که شروین حاجیپور کیست و چگونه محکوم به سه سال و هشت ماه حبس شده است؟
شروین حاجیپور خواننده، ترانهسرا و آهنگساز ایرانی است که بیشتر به خاطر خواندن ترانه «برای» شهرت دارد. او در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۳۷۶ در شهر بابلسر مازندران به دنیا آمد و در همانجا بزرگ شد. از سنین جوانی علاقهمندی او به موسیقی آشکار بود و از ۸ سالگی در کلاسهای مختلف موسیقی آموزش دید. او با شرکت در فصل اول برنامه عصر جدید که برنامهای تلویزیونی با هدف استعدادیابی بود، به عنوان یک خواننده مطرح شناخته شد و تا مراحل نهایی این مسابقه پیش رفت. در همان مرحله اول با اجرای ترانه «شاید بهشت»، توانست رأی هر چهار داور را به خود اختصاص دهد. آریا عظیمینژاد، آهنگساز و داور این برنامه، از صدای متفاوت او تقدیر کرد و گفت: «ما کمتر فردی را داشتهایم که آهنگ بسازد، بخواند و ترانه و شعر بسراید.»
در مهر ۱۴۰۱، پس از درگذشت مهسا امینی و در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران، حاجیپور ترانه اعتراضی «برای» را بر اساس توئیتهای اعتراضی کاربران فارسیزبان ساخت. ویدیوی این ترانه تنها در صفحه شخصی اینستاگرام حاجیپور در طی سه روز، با وجود محدودیتهای فیلترینگ، نزدیک به ۴۰ میلیون بازدید داشت. این ترانه در همان روزهای نخست انتشار با استقبال عمومی روبرو و به یکی از نمادهای جریانات ۱۴۰۱ ایران تبدیل شد. شروین حاجی پور در تاریخ ۷ مهر همان سال بازداشت شد.
بازداشت شروین واکنشهای متعدد هنرمندان و شخصیتهای معروف را برانگیخت؛ محمد اصفهانی، خواننده موسیقی پاپ و سنتی، در اینستاگرام خود از شروین بهعنوان دوست و هنرجوی خود که در مسابقات عصر جدید با او آشنا شده بود یاد کرد و اظهار داشت که از خبر دستگیری او بسیار متأثر و غمگین شده است. او شروین را جوانی بااستعداد، معصوم، خجالتی و با احساس توصیف کرد. آوازه این آهنگ به خارج از مرزهای ایران نیز رسید. تاجایی که راجر واترز، عضو گروه پینک فلوید، نیز در توییتی به حمایت از شروین پرداخت و به ترانه «خشتی دیگر در دیوار» اشاره کرد، که نشاندهنده همبستگی و همدردی جهانی با هنرمند ایرانی بود.
۱۲ مهر ۱۴۰۱ شروین با قید وثیقه آزاد شد. دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان مازندران، اعلام کرد که شروین حاجیپور با قرار وثیقه آزاد شده است تا پروندهاش مراحل قانونی را طی کند. در سال ۱۴۰۲، حاجیپور جایزه «بهترین ترانه تأثیرگذار در تغییرات اجتماعی» را در شصت و پنجمین دوره جوایز گرمی به دست آورد. جیل بایدن، بانوی اول آمریکا، در این مراسم با قدردانی از ترانه شروین حاجیپور و اشاره به مرگ مهسا امینی و اعتراضات زن، زندگی، آزادی، او را به عنوان برنده این جایزه معرفی کرد. شروین حاجیپور پس از دریافت جایزه در پیامی به مردم ایران نوشت: «ما بردیم!» علاوه بر این، مجله تایم حاجیپور را در فهرست صد چهره تأثیرگذار سال ۱۴۰۲ در بخش «هنرمندان» قرار داد.
حالا شروین که برای نخستین بار در ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ از حکم زندان خود خبر داده بود، اعلام کرد که به «تحریک مردم به کشتار و جنگ» متهم شده است. او در ویدیویی که در صفحه اینستاگرامش منتشرکرده و در سراسر آن صدایش میلرزد گفته که در هیچ یک از بخشهای ترانه خود، دم از خشم و جنگ نزده است. اما شاید جنجالیترین سوالی که شروین مطرح کرده این است که «مگر راه دیگری برای اعتراض وجود داشت؟» این سوالی است که در جریان انتخابات ریاستجمهوری نیز به شکل مستقیم از نامزدهای پرسیده شد. اینکه اگر شهروندان قصد اعتراض مسالمتآمیز داشته باشند، رییسجمهور بر اساس قانون اساسی چگونه زمینههای این حق را فراهم میکند؟ اکنون به نظر میرسد که این پرسش همچنان بیپاسخ مانده است.
چند روز پس از اعلام خبر تایید حکم شروین، بسیاری از چهرههای مطرح و کاربران در شبکههای اجتماعی خواستار توقف حکم او شدهاند. کارزاری برای تبرئه و توقف حکم زندان او راه افتاده که تا لحظه تنظیم این گزارش ۱۲۱ هزار و ۶۰۷ امضا دارد و در حال افزایش است.
همزمان با اعلام حکم حاجیپور او خبر داده که ممنوعالخروجیاش نیز رفع شده است. او خود در واکنش به این رفع محدودیت گفته که «اگر منظوری از این حکم دارید که امیدوارم نداشته باشد باید بگم قرار نیست من حالاحالاها ایران را ترک کنم. من عاشق اینجام و دلم نمیخواد که برم و تمام تلاشم را میکنم که بمانم.»
اکنون باید دید که واکنش قوه قضاییه به درخواست توقف حکم شروین چه خواهد بود.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟